ترنم باران
وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه میشود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است ( دکتر علی شریعتی) دل های بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند ( دکتر علی شریعتی ) اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است ( دکتر علی شریعتی ) وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم (دکتر علی شریعتی) اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشهای را بالا ببری (دکتر علی شریعتی) غافلگیر شدیم دومین روز بارانی چطور؟ و سومین روز چطور؟ دکتر علی شریعتی امروز امروز است امروز صبح اگر از خواب بيدار شدي و ديدي ستاره ها درآسمان نمي تابند ناراحت نشو حتما دارن با تو قايم باشك بازي مي كنند پس با آنها بازي كن امروز هر چه قدر بخندي و هر چه قدر عاشق باشي از محبت دنيا كم نمي شه پس بخند و عاشق باش امروز هر چه قدر دلها را شاد كني كسي به تو خورده نمي گيره پس شادي بخش باش امروز هر چه قدر نفس بكشي جهان با مشكل كمبود اكسيژن روبرو نمي شه پس از اعماق وجودت نفس بكش امروز هر چه قدر آرزو كني چشمه آرزوهات خشك نمي شه پس آرزوكن امروز هر چه خدارا صدا كني خدا خسته نمي شه پس صدايش كن او منتظر آرزوهايت خنده هايت گريه هايت ستاره شمردن هايت و عاشق بودن هايت است امروز امروز است .امروز جاودانه است و امروز زيباترين روز دنياست آدم ها مي آيند زندگي مي كنند مي ميرند و ميروند.... اما فاجعه زندگي تو آن هنگام آغاز مي شود كه آدمي مي رود اما نمي ميرد ! مي ماند و نبودنش در بودن تو چنان ته نشين مي شود كه تو مي ميري در حالي كه زنده اي
چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم
و
به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم
پیش بینی اش را کرده بودی
چتر آورده بودی
و من غافلگیر شدم
سعی می کردی من خیس نشوم
و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود
گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری
چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد و چند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
که با یک چتر اضافه آمدی
و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم
.
.
.
فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم
تنها برو!
Power By:
LoxBlog.Com |